یه موجودی تو این دنیا هست نمیدونم اسمشو چی بذاریم . اما این موجود کارش اینه که نذاره هیچ کاری تو این دنیا به صورت ایده آل پیش بره . 

این موجود با اسمای مختلف در حوزه های مختلف وجود داره و نکته اینجاست که همیشه ی خدا وجود داره هرچند مقدارش خیلی کم باشه . 

 

دقیقا نمیدونم تو هر جایی چطوری و با چه اسمی خودشو نشون میده ولی میدونم تو کامپیوتر با اسم باگ و تو الکترونیک اینا با اسم نویز خودشو نشون میده :)

 

اگر دقت کنیم همیشه رد پای این موجود رو تو زندگیمون میبینیم . مثلا وقتایی که همه کارارو اوکی میکنیم ولی یه دلیلی برای نگرانی بوجود میاد و همه چیزو خراب میکنه . اینجاست که باید پیش خودمون بگیم هه ! بلدم چه کلکی میخوای سوار کنی تو همون موجوده ای ..... میخوای نذاری زندگی من ایده آل پیش بره .... حیف شد من دیگه راز وجودتو میدونم

 

موافقین ۵ مخالفین ۰

خدایی این اهنگ دلی چه رسمی جدیدا خواننده ها یاد گرفتن میاد ۲۰ ثانیه یه چیزی میخونه میره واس خودش پس زمینشم صدا دریا و خش خش و ایناس

بابا میخوای آهنگ بخونی بیا یه کار درست بده بیرون اصولی ارزشمند اینکارا چیه آخه ...

موافقین ۳ مخالفین ۰

یه روزی اونایی که وبلاگاشون رو میخونید آخرین پستشونو میذارن و برای همیشه از اینجا میرن . اگر تنها راه ارتباطیتون همینجا بوده تنها چیزی که ازشون میمونه یه وبلاگ مرده است . برای همیشه ناپدید میشن :)

 

و البته این شامل خود شما هم میشه !

موافقین ۶ مخالفین ۰

دلم نمیخواد کسی چهره مو ببینه وقتی دارم ته فنجون قهومو میخورم :)))

موافقین ۳ مخالفین ۰

این مال دوشب پیشه .

آقای زارع پور (وزیر ارتباطات) ناظم مدرسمون بود . یه روز رفته بودیم یه مراسم ختم ، دیدم عه آقای زارع پور هم اونجا نشسته . تا منو دید گفت بیا اینجا ببینم . رفتم پیشش . ظاهرا چند روز قبل یک امتحان خیلی سخت و نشد ریاضی تو مدرسه برگزار شده بود که ۲۰ آوردن توش غیر ممکن بوده .

موافقین ۴ مخالفین ۰

روز برنامه نویسی دیروز بوده و به نظرم رسید به مناسب این روز یه تجربه شخصی رو اینجا بگم در مورد یادگیری زبان های برنامه نویسی . 

موافقین ۸ مخالفین ۰

فکر کن بچه باشی کلی گریه و زاری کنی یه چیزی بخوای هی نه بگن بهت . 

بعد از کلی گریه زاری که کردی یهو بگن : نه این خستس خوابش میاد 

 

یا مثلا قهر کنی شام نخوری بعد یه صدا بیاد : اگه گشنش بود میومد 

 

 

🤗

موافقین ۷ مخالفین ۰

سلام و درود . 

زمانی به درخواست یه دوستی توی شهرمون که مشاور تحصیلی بود یه پروژه ای انجام دادم گفتم شاید به درد شخصی اینجا هم بخوره . این پروژه یک نرم افزار تحت ویندوز هستش برای افرادی که مشاور تحصیلی هستند . نرم افزار ۲۰ یک برنامه جهت اتومات و سیستماتیک کردن یک سری از کارایی هست که مشاورای تحصیلی روزانه باهاشون سر و کار دارن .

موافقین ۸ مخالفین ۰

دبستان بودن اون زمان . شاید کلاس چهارم پنجم یا شایدم سوم . 

با خانواده رفته بودیم خونه دایی علی اینا (دایی بابام میشه)‌  مهمونی . دایی یه نوه داره به نام حامد . اون زمان حامد خیلی کوچیک بود . شاید بین ۲ تا ۳ سالش بود اون شب حامد اینا هم اومده بودن . 

من و بابام پیش هم نشسته بودیم برامون ظرف تخمه و میوه هم آورده بودن . طبق معمول من مشغول مغز کردن تخمه ها بودم . آخه عادت داشتم اول کلی تخمه مغز کنم بعد همشو یهو باهم بخورم . همینجور که مشغول بودم بابام از کنارم پاشد رفت اون سمت اتاق نشست فکر کنم میخواست یه نفرو ببینه باهاش حرف بزنه من یادم نیست اینجاشو درست . 

موافقین ۳ مخالفین ۰