بذارید تعریف آخرین خوابی که در سال ۱۴۰۲ دیدم رو با یه سوال شروع کنم :

آیا شیاطین هم میتونن برگردن و توبه کنن ؟

موافقین ۴ مخالفین ۰

 

 

موافقین ۴ مخالفین ۰

کار باحالی به نظر میاد . 

یک بار اگر دوست داشتید برای یکی از وسایلتون (مثلا لپتاپ یا گوشیتون)‌ یه لیست تهیه کنید از کار های مفیدی که باهاش انجام دادید . کار هایی که تاثیر مثبتی در زندگی خودتون یا افراد دیگه داشته . مثلا براتون سود مالی داشته ، باعث پیشرفتتون شده یا ...

 

مثلا لیست پروژه های موفقی که با لپتاپتون انجام دادید 

یا لیست مهارت های اساسی که با استفاده از لپتاپتون بدست آوردید ..

 

موافقین ۴ مخالفین ۰

یه موجودی تو این دنیا هست نمیدونم اسمشو چی بذاریم . اما این موجود کارش اینه که نذاره هیچ کاری تو این دنیا به صورت ایده آل پیش بره . 

این موجود با اسمای مختلف در حوزه های مختلف وجود داره و نکته اینجاست که همیشه ی خدا وجود داره هرچند مقدارش خیلی کم باشه . 

 

دقیقا نمیدونم تو هر جایی چطوری و با چه اسمی خودشو نشون میده ولی میدونم تو کامپیوتر با اسم باگ و تو الکترونیک اینا با اسم نویز خودشو نشون میده :)

 

اگر دقت کنیم همیشه رد پای این موجود رو تو زندگیمون میبینیم . مثلا وقتایی که همه کارارو اوکی میکنیم ولی یه دلیلی برای نگرانی بوجود میاد و همه چیزو خراب میکنه . اینجاست که باید پیش خودمون بگیم هه ! بلدم چه کلکی میخوای سوار کنی تو همون موجوده ای ..... میخوای نذاری زندگی من ایده آل پیش بره .... حیف شد من دیگه راز وجودتو میدونم

 

موافقین ۵ مخالفین ۰

خدایی این اهنگ دلی چه رسمی جدیدا خواننده ها یاد گرفتن میاد ۲۰ ثانیه یه چیزی میخونه میره واس خودش پس زمینشم صدا دریا و خش خش و ایناس

بابا میخوای آهنگ بخونی بیا یه کار درست بده بیرون اصولی ارزشمند اینکارا چیه آخه ...

موافقین ۳ مخالفین ۰

یه روزی اونایی که وبلاگاشون رو میخونید آخرین پستشونو میذارن و برای همیشه از اینجا میرن . اگر تنها راه ارتباطیتون همینجا بوده تنها چیزی که ازشون میمونه یه وبلاگ مرده است . برای همیشه ناپدید میشن :)

 

و البته این شامل خود شما هم میشه !

موافقین ۶ مخالفین ۰

دلم نمیخواد کسی چهره مو ببینه وقتی دارم ته فنجون قهومو میخورم :)))

موافقین ۳ مخالفین ۰

این مال دوشب پیشه .

آقای زارع پور (وزیر ارتباطات) ناظم مدرسمون بود . یه روز رفته بودیم یه مراسم ختم ، دیدم عه آقای زارع پور هم اونجا نشسته . تا منو دید گفت بیا اینجا ببینم . رفتم پیشش . ظاهرا چند روز قبل یک امتحان خیلی سخت و نشد ریاضی تو مدرسه برگزار شده بود که ۲۰ آوردن توش غیر ممکن بوده .

موافقین ۴ مخالفین ۰

روز برنامه نویسی دیروز بوده و به نظرم رسید به مناسب این روز یه تجربه شخصی رو اینجا بگم در مورد یادگیری زبان های برنامه نویسی . 

موافقین ۸ مخالفین ۰