پدر تعریف میکنه میگه قبلا (مثلا حدود ۳۰ ۴۰ سال پیش) حموم هامون گاهی اوقات آتیش میگرفت به خاطر آبگرمکنش . میگه یه شخصی تو روستامون بود به اسم حسن . این تا حمومشون آتیش میگرفت با داداشش سریع میدویدن یه سری وسیله مثل بیل و کلنگ و اینا برمیداشتن میفتادن به جون سقف و دیوارا خرابش میکردن رو آتیش تا خاموش شه :|

بابام میگفت من با پسرش همکلاس بودم . پسرش تعریف میکرد یه بار حموممون آتیش گرفت بابام رفت سقف حمومو آورد پایین آتیشا خاموش شد 😂 . الله وکیلی تصور پیاده سازی این تکنیک خنده دار 😂

موافقین ۳ مخالفین ۰

سلام . امروز یه کتابخونه ای رو آماده کردم به اسم bayan که میشه باهاش با پایتون اطلاعات وبلاگ های بیانی رو گرفت . اطلاعاتی مثل عنوانشون ، تعداد دنبال کنندگان ، اخرین دنبال کننده ها ، اخرین پست ها تعداد پست ها تعداد کامنت ها و...

البته از بین اطلاعات بالا هر کدومشون که موجود باشه رو میشه گرفت . چون بعضی از بلاگر ها تو بخش تنظیمات نمایش یه سری از این اطلاعات مثل باکس دنبال کننده ها رو غیر فعال میکنند. 

موافقین ۶ مخالفین ۰

کلاس نهم بودیم ...

موافقین ۴ مخالفین ۰

خب بالاخره امتحان شیمی امروز هم تموم شد و میریم برا اولین بوت2روت .

صفحه دانلود این ماشین :‌ https://www.vulnhub.com/entry/empire-breakout,751/

سطح این ماشین رو تو سایتش نوشته بود easy ولی خدایی برای من سخت بود چون مبتدی ام و برای حلش از راه حل های روی اینترنت کمک گرفتم که در آخر لینکشون رو میزارم .

موافقین ۱ مخالفین ۰

هی با خودم فک میکنم میگم سلامت بهداشتو واقعا چیکارش کنم !‌ .

کلا تو طول سال ۲ جلسه ازش کلاس داشتیم ... خیلی از مدارس همینجور بودن .

یعنی عملا همون ۱ روزی که برا امتحانش دادن باید کل کتابشو بخونیم حفظ کنیم . تازه رشته ریاضی ها هیچی از اون درسا رو نخوندن قبلا .

یه سری جزوه ازش گرفتم اون جزوه ها رو بخونم.

خدایا به امید خودت .

 

موافقین ۰ مخالفین ۰

سلام عرض ادب .

دوستان یه سری پست جدید میخوام شروع کنم بنویسم خیلی هم براش ذوق دارم .قراره چالش های boot2root رو حل کنیم تو هر کدومش .

 

boot2root چیه ؟ به قول جادی بهش میخوره یه فحش باشه . بهش فک کنید : بوت تو روت :)

به هر حال. در این چالش ها یک ماشین مجازی لینوکسی در اختیار ما میزارن که ما باید اون رو اجرا کنیم و تلاش کنیم بهش نفوذ کنیم تا به دسترسی روت برسیم (root بالاترین سطح دسترسی توی لینوکس رو داره) . یادگیری هکینگ با این روش واقعا واقعا خیلی موثره . یعنی شما نکات و تجربه هایی تو این نفوذ کردنا بدست میارید که به این راحتی و به این زودیا جا های دیگه نمیتونید بهشون برسید .

علاوه بر همه ی اینا خیلی هم باحاله .

چالش هامون رو معمولا از سایت vulnhub میگیریم . این سایت پر از ماشین های مجازیه که به صورت آسیب پذیر طراحی شدن تا شما اجراشون کنید و شروع کنید بهشون نفوذ کنید و اون پرچم داخلشون رو بدست بیارید . این خودش یه جور CTF یا فتح پرچم هستش . CTF مخفف Capture the flag یه جور چالش یا مسابقه هکینگه که هکر ها باید سعی کنن یه پرچم (که میتونه یه فایل باشه مثلا)‌ رو بدست بیارن . معمولا تو این مسیر باید از خیلی از سیستم های امنیتی عبور کنن تا به این پرچم برسن .

 

پیش نیازشم این هست که یکم با لینوکس کار کرده باشید . یه سری دستورات و ابزار ها رو بشناسید خیلی کمک میکنه ولی سعی میکنم کامل توضیح بدم . یه چیزی که خیلی مهمه اینه که اگه میبینید مفاهیمی داخل این چالش ها هست که واقعا تا به حال به گوشتون نخورده نباید باعث نا امیدی بشه . بلکه خیلی خوشحال کنندس که دارید چیزای جدید یاد میگیرید .

در کل اگه از اهدافتونه که تو این زمینه کار کنید یعنی لینوکس یاد بگیرید یا تو بحث امنیت شبکه و هکینگ کار کنید ، کنار این سری پست هایی که باهم میریم جلو آموزش های لینوکسی یا مرتبط با هکینگ هم کار کنید لذتش رو چند برابر میکنه چون چیزای خیلی زیادی یاد میگیرید .

 

باید بگم که خودم بسیار بسیار مبتدی هستم و دلیل اینکه این سری پست ها رو مینویسم :‌۱ - خیلی لذت میبرم از حل این چالش ها و دوست دارم که بقیه هم اگه علاقه دارن این لذت رو تجربه کنن و چیز یاد بگیرن ۲ - با نوشتن اینها خودمم بهتر یاد میگیرم ۳ - طی این نوشتن پست ها با افرادی آشنا بشم که مثل خودم به این چیزا علاقه دارن و میتونیم باهم در مورد این زمینه ها تبادل اطلاعات کنیم.

 

برای حل چالش ها هم :‌

۱ - از یه کالی لینوکس به عنوان سیستم هکر برای حل چالش استفاده میکنیم

۲ - با نرم افزار Virtual Box هم اون ماشین مجازی چالش که دانلود کردیم رو بالا میاریم

 

من خودم کالی لینوکس رو به عنوان سیستم عامل اصلی رو هاردم نصب کردم و روی کالی لینوکس Virtual box رو نصب کردم تا چالش رو اجرا کنم . ولی شما میتونید Virtual box رو روی ویندوز نصب کنید و چالش و کالی لینوکس رو باهم توی virtual box اجرا کنید .

 

خب برای اینکه برای پست بعدی آماده باشید بگم که تو پست بعدی ماشین Empire: Breakout رو حل میکنیم . خیلی خوبه که خودتون قبلش کار کنید روش .

موافقین ۳ مخالفین ۰

بعد از دیدن اتفاقی این ویدیو تو آپارات کل تصوراتم راجع به یه گیمر عوض شد .

https://www.aparat.com/v/dZ8Yp

 

اینکه اومده اینقدر حساب شده بررسی کرده اگه طرف از فلان نقطه خط گیری کرده باشه بزنتت باید دقیقا رو کدوم نقطه نشونه گیری کنی و با چه حالتی نارنجک بندازی تا بکشتش :|| . خیلی برام جالب بود .

موافقین ۰ مخالفین ۰

Link

یه سایت که باهاش میتونید مهارت های کار با خط فرمان لینوکسیتون رو به چالش بکشید . 

موافقین ۲ مخالفین ۰

یه چیزایی گاهی اوقات مامانم اینا از بچگیم تعریف میکنن کرک و پرم میریزه .

من تو بچگیم یه جوری بودم خیلی با یه وسیله خو میگرفتم . مثلا اگه یه اسباب بازی داشتم واقعا خیلی باهاش بازی میکردم یه جور افراطی مانند . یه موتور پلاستیکی داشتم (از این سه چرخه ها) . مامانم یه ماجراهایی از این سه چرخه تعریف میکنه باورم نمیشه خودم .

 

میگفت حدودا دو سالت بود (و من اصلا باورم نمیشه تو دوسالگی اینکارو میکردم) یه چند وقت بود یاد گرفته بودی صبح زود مثلا ساعت ۶ و اینا که خواب بودن همه یواشکی موتورتو برمیداشتی میرفتی بیرون :||

بعد ما بیدار میشدیم میدیدیم نیستی میفتادیم تو کوچه ها دنبالت پیدات کنیم . اوایل خیلی میترسیدن که گم نشم ولی بعدا متوجه الگوی رفتاری من شدن . متوجه شدن من پا میشم میرم خونه مامان بزرگم . خونشون خیلی به خونمون نزدیکه راهشو یاد گرفته بودم چون زیاد میریم خونه مامان بزرگم . یه مدت کارم همین بوده . موتور پلاستیکیمو بردارم برم خونه مامان بزرگم . جالبه میگفت یه بار تا رفتی بلند شدم دنبالت دویدم بگیرمت هرچی بهت میگفتم وایسا تند تر پامیزدی میرفتی . آخرش که رسیدی خونه مامان بزرگ رفتی تو درو بستی (اون زمان شهرمون هنوز شهر نشده بود روستا بود . در خونه مامان بزرگم اینا همیشه باز بود)‌.

بعد میگفت شب بند درو از اون به بعد میبستیم که صبح نتونی بری بیرون بلد نبودی باز کنی .

 

کلا من عملیات هامو صبح زودا انجام میدادم ظاهرا . یه بارم میگفت صبح از خواب پاشدیم دیدیم یکی داره در میزنه . رفتیم درو باز کردیم دیدیم یکی تورو آورده ... . در واقع صبح زود پاشده بودم رفته بودم بیرون باز (ایندفعه بی موتور) بعد یه دختر خانمی ظاهرا میدونسته من بچه کی ام دستمو گرفته بود آورده بود در خونه .

 

یه بارم بابام تعریف میکنه حدودا چند ماهه بودم  برف اومده بود . منو برده بود لب پشت بوم گذاشته بود تو برفا ازم عکس گرفته بود . میگفت مامانم اول نذاشت . گفت نبرش . بعد حواسش نبود بردمت ازت عکس گرفتم 😂 . اون عکسه هنوز تو آلبوممونه . جالبه هنوزم که هنوزه سر این موضوع باهم بحث میکنن .

مامان : خیلی از دستت ناراحت شدم اون روز بچه رو بردی تو برفا . وقتی آوردیش دستاش قرمز شده بود از بس سردش شده بود

بابا : عوضش ببین الان چه سفت شده . اصلا سرما نمیخوره ...

 

موافقین ۴ مخالفین ۰