سال یازدهم برما چگونه گذشت :))

شنبه, ۸ خرداد ۱۴۰۰، ۰۶:۵۶ ب.ظ

به طور قطع میتونم بگم عجیب ترین و متفاوت ترین سال تحصیلی که گذروندم امسال یعنی پایه یازدهم بود . 

 

در سال 99 نزدیکای اولین روز شروع مدارس بود و ما میخواستیم بریم کلاس یازدهم . اون زمان ، کلاسا حضوری برگزار میشد ( اوایل سال ) . هیجان خاصی داشتم چون پایه دهم از وسطاش دیگه غیر حضوری شد بنابراین دیگه از کلاس آنلاینو این حرفا خسته شده بودم برای همین چون قرار بود سال یازدهم با کلاس های حضوری شروع بشه خیلی خوشحال بودم . همینجور که تو فکر این بودم که قراره چند روز دیگه برم مدرسه یهو یه مشکلی پیش اومد که باعث شد من دو روز اول رو نتونم برم مدرسه :( . طبق برنامه ای که داده بودن بهمون طوری بود بعضی از روز های هفته کلاسا حضوری بود و بعضی از روز ها هم آنلاین . بعد از اینکه دوروز اول رو نتونستم سر کلاسا حاضر بشم بالاخره برای روز سوم خودمو رسوندم به مدرسه . خوشحالی خاصی داشت دوباره داشتم هم کلاسی هامو بعد از کلی تعطیلی میدیدمشون و دوباره میتونستیم مثل قبل بگیم و بخندیم و درس بخونیم و اینا . 

حدودا دو هفته کلاسا حضوری برگزار میشد ما هم خیلی خوشحال بودیم . تازه اوایل شروع کلاسای حضوری طوری بود که بردن موبایل سر کلاس هم کاملا مجاز بود :))) این مارو خوشحال تر میکرد . کادر مدرسه اجازه میدادن که موبایل با خودمون ببریم سر کلاس و از جزوات و نکاتی که دبیر برامون میگه عکس بگیریم تا تو خونه اونا رو بخونیم و کار کنیم ( اینطوری کمتر درگیر دفتر و جزوه و اینا سر کلاس میشدیم و کار سریعتر پیش میرفت ) . تا دوروز موبایل مجاز بود ولی بعد از چند روز موبایل به شدت غیر مجاز شد سر کلاس 😂 . آخه هر کیو میدیدی داشت سر کلاس یا لایو میگرفت یا استوری میزاشت . بد وضعیتی بود . من خودم یه لحظه سر کلاس عربی گوشیمو درآوردم رفتم اینستا ببینم چه خبره دیدم هم کلاسیم از من یواشکی عکس گرفته استوری کرده تگم کرده 😂 . خلاصه این فیلم و استوری ها رو کادر مدرسه هم دیده بودن چون معلما و معاونو ... همشونو تو اینستا باهاشون در ارتباطیم دیگه استوری و پستا مارو دیده بودن . از اون روز گفتن دیگه گوشی مجاز نیست . البته خیلی از دوستان گوشی همیشه میاوردنا 😂 فقط وقتی مجاز بود آشکار ازش استفاده میکردن وقتی مجاز نبود از پشت کتاب استفاده میکردن کسی نبینه . 

 

خلاصه فضا فضای باحالی بود . ولی بعد از چند هفته که با همین روند رفتیم مدرسه ، مدارس به طور کامل غیر حضوری شد :||| . باز دوباره با کلاس آنلاین و این چیزا درگیر شدیم . از اون زمان که غیر حضوری شد همچنان تا همین الان که دیگه کلاسا تموم شده هم غیر حضوری بوده و همش به صورت آنلاین برگزار میشد . 

خب خداروشکر معلمای ما تلاش خوبی کردند تا بچه ها بهتر درسا رو متوجه بشن و شرایط آموزشی بهتری برقرار باشه . جزوه هایی مینوشتند ارسال میکردند ، ویدیو ضبط میکردند ، هر روز تو کلاس های آنلاین تدریس میکردند و ... 

حالا بقیه مدارس رو نمیدونم ولی یک سری درسا بود ما اصلا تا آخر سال کار نکردیم حتی کتابشم باز نکردیم به جاش درسای مهمتری رو کار میکردیم . مثلا ما یه درسی داشتیم به نام کارآفرینی ( فک کنم به جای همون سواد رسانه ای دهم باشه ) . کلا به جای کلاسای این درس برای ما فیزیک برگزار میکردن . حتی ما کتاب این درس رو هم نگرفتیم در این حد !!!

از نگارش که براتون نگم . الان چشمم افتاد به کتابش خاک گرفته بود . بعد فکر کردم دیدم من این کتابو از اول سال که خریدم تا الان اصلا بازش هم نکردم حتی ببینم توش چیه کلا . عکساشم ندیدم :

 

ولی بقیه درسا به جز این دوتا کلاساش برگزار میشد و تدریس میشد . 

کلا من با چنتا درس بود اصلا اصلا اصلا حال نمیکردم و معتقد بودم اینا هیییچ کاربردی تو زندگیم نداره . واقععااااا حوصله خوندنشون رو نداشتم :

1 - تاریخ

2 - زمین شناسی

 

این دوتا درس رو من به شدت ازشون فراری بودم اعتراف میکنم به یادگیریشون اصلا اهمیت نمیدادم . فقط برا نمره گرفتن یه چیزای ازشون میخوندم :| . کلا من نهم هم که بودم از درسی مثل مطالعات فراری بودم . 

 

همچنین در طول سال امتحاناتی رو هم معلما ازمون میگرفتن تا یکم بشینیم بخونیم و به عنوان نمره مستمر برامون در نظر گرفته بشه . تقریبا تمام درسا رو ما امتحانشون رو داشتیم در طول سال (غیر از امتحانات ترم و پایان ترم )

یک سری از امتحانامون در واتساپ بود . یک سریش هم در یه سری سایتا بود .

 

البته دبیرا تلاش میکردن لا به لای درس دادنشون تا اونجایی که میشه نکات تستی دروسی مثل فیزیک و دین و زندگی و ... رو هم بیان کنند ولی وقت واقعا اجازه نمیداد این مطالب به صورت ویژه بررسی بشه . 

 

نگم براتون ها :

از ادبیات براتون نگم که یه سری تکالیف بهمون میدادن و مثلا میگفتن تا فرداشب ساعت 9 وقت دارید بفرستید جوابشو پیوی دبیر . همیشه ی خدا من 20 یا 10 دقیقه مونده به پایان مهلت میشستم مینوشتم 😂

 

از کلاس زبانمون نگم براتون که معلممون خیلی حساس بود کسی تو گروه واتساپ زبان چت نکنه . یه گروه مشترک با کلاس یازدهم تجربی داشتیم خیلی شلوغ بود نسبتا . بعد هر بار چنتا بچه ها چت میکردن ، معلممون عصبی میشد همه اونایی که چت میکردن رو زرتی از گروه حذف میکرد بعد یه ویس میداد باهاشون حرف میزد میگفت چرا چت کردید 😂 خب اقااا شما حذفشون کردید با کی دارید صحبت میکنید اخه 😂😂

 

اوه اوه از زمین شناسی نگم براتون که یه معلم بسیار جدی برای این درس داریم 😂 اینقد جدی این درس رو تدریس میکنن انگار مثلا ما سال دیگه باید زمین کنکور بخونیم 😂 

 

از تاریخ نگم براتون که معلممون برای هر 2 درس یک ویس ضبط میکرد 50 دقیقه ای نکاتشو میگفت و ما باید تو کتاب مینوشتیم ( تازه میفرستادن شاد ) من که کلا از اول سال تا آخر سال فقط یکی از ویسا رو اونم نصفه کمتری گوش کردم 😂

 

یا خدا از حسابان و هندسه براتون نگم معلم این دو درس برای ما یک نفر بود . برای هر کدوم یعنی هندسه و حسابان جزوات کاملی خدایی نوشت و به ما تحویل داد ولی امتحان گرفتنای این معلممون 😂 . مثلا 30 تا دانش آموز تو یک کلاس بودیم ، 30 تا نمونه سوال متفاوت برامون طراحی میکرد .

 

تازههههههه من سرگروه یا نماینده کلاسمون بودم . کلا از دهم تا الان . در اصل من رابط کلاسمون با دفتر و کادر مدرسه بودم . یه ماجرا هایی پیش میومد اصلا فضایی 😂😂

 

مثلا نظر سنجی میزاشتیم برا امتحان میگفتم بچه ها امتحان دو بخش بشه و در فلان تاریخ برگزار بشه یا همش یک جا برگزار بشه بیاین پی وی جوابتونو بگید تا نظر سنجی تکمیل شه . بعد حداقل 3 نفر تو پی وی به من میگفتن اصلا برگزار نشه 😂

 

یا مثلا میگفتم یکجا برگزار شه یا جدا . بعد طرف اومد پی وی به من گفت فرقی نداره یا یکجا برگزار بشه یا یکجا :|||| هنوز تو این حرفش موندم چه فکری کرد اینو گفت .

 

طبق معمول تو هر کلاسی یکی از این دانش آموزا هست و ما هم داشتیم :

1 - یکی که همیشه غایب بود از اول تا آخر سال اگه خیلی هنر میکرد میومد یه حاضری میزد و میرفت 😂

2 - یکی که همیشه از معلم ایراد میگرفت و سوالای واقعا رو مخی میپرسید .

3 - یکی که همیشه کمدین کلاس بود . این کلا کارش گرم کردن مجلسه .

4 - یکی کلا غیبه . یعنی وجودش به سختی احساس میشه تو کلاسا با اینکه همیشه حاضره ( این شخص همونیه که تو زمان حضوری خیلی خیلی کم حرفه )

5 - بقیشو اگه میدونید شما بگید :))

 

ولی یه چیزی بهتون میگم الان . چون به هر حال من رابط کلاس بودم ، خیلی از دانش آموزا میومدن پی وی من و باهام صحبت میکردن یا حتی گاهی اوقات ممکن بود صحبتاشون شکل درد و دل بگیره . مثلا خیلی بودن میگفتن حسین اره ...  امسال واقعا وضعیت بدی بود . یادیگریمون خیلی کم بوده خیلی نگران آیندمونیم اینکه با این درصد کم یادگیری چطوری کنکور باید بدیم و از این حرفا .. واقعا هم حق داشتن امسال خیلی سال داغونی بود از این جهت برای خیلی از ماها . حتی این موضوع گاهی اوقات اینقدر ناراحتشون میکنه که تمرکزشون کلا میریزه بهم و به سمت افسرده شدن پیش میرن .

 میخوام بگم اگه جزو این دسته افراد هستید یعنی حس میکنید امسال یادگیریتون کم بوده ، این یه چیز کاملا طبیعیه . اره واقعا یه چیز کامملااااا طبیعیه . اصلا نیاز نیست خودتو به خاطرش سرزنش کنی ( به هیچ وجه این کارو نکن ! ) .حداقل من میتونم 10 یا 20 نفرو که خودم میشناسم بگم که این وضعیت بد براشون هست . خیلی از ماها الان این مشکلو داریم مثل خود من که میدونم یادگیری کاملی نداشتم . 

بهترین کار اینه که به جای ناراحتی برنامه ریزی کنیم و تلاش کنیم تا یه جمع بندی و یادگیری خوبی از دروس دهم یازدهم  برای این تابستون داشته باشیم و انشالله سال بعد هم خیلی خوب دوازدهم رو برای کنکور ببندیم . 

به نظر من نباید بزاریم دهم و یازدهم جمع بشه برای سال دوازدهم حتما تو این تعطیلات تابستون به فکر باشیم و دهم یازدهم رو جمع کنیم . تو این تقریبا 4 ماهی که وقت هست باید دهم و یازدهم جمع بندی بشه . حالا میتونید از هر روشی که مایلید استفاده کنید مثلا کتاب کمک درسی بگیرید ، کلاسای مخصوص شرکت کنید ، نمیدونم جزوه از اینور اونور بگیرید و ... 

بعد از اینکه دهم یازدهم جمع بندی شد سال بعد میشه خیلی راحت دوازدهم رو خوند و یادگرفت . 

به هر حال حرف من اینه که معتقدم به جای ناراحتی و فکر بیهوده و الکی بهتره تلاش کرد . تلاش بدون فکر کردن به اینکه چه اتفاقی قراره بیافته . تلاشمو میکنم دیگه هر اتفاقی افتاده به من ربطی نداره من تلاشمو کرده بودم کامل . حداقلش اینه از خودم راضی ام چون تلاشمو کردم . اگه اون نتیجه ای که میخواستمو نگرفتم خب دیگه احتمالا یه حکمتی توش بوده یا حتی شاید تلاشم کافی نبوده ولی راضی ام که تا اونجایی که میتونستم تلاش کردم . 

متاسفانه تا یه جایی همیشه فکر میکردم فقط خودم و خودم قهرمان زندگیم باید باشم . یادم رفته بود یه قدرتی مثل خدا وجود داره همیشه کنارمون . همه ی کارا دست ما نیست یه سری چیزارم باید بسپاریم به خدا . نیاز نیست تمام مشکلاتمو خودم حل کنم نیاز نیست غصه همشونو خودم بخورم . 

 

ببخشید دیگه خیلی درهم برهم (شایدم حوصله سر بر ) شد . ولی به هر حال این چیزی بود که از امسالی که گذشت تو ذهنم بود و میخواستم بنویسم . 

کلا شادی و دوری از افکار ناراحت کننده و رومخ رو براتون آرزو میکنم :))))

موافقین ۳ مخالفین ۰

من که حال نداشتم همهشو بخونم ولی امسال یازدهم ما مزخرف گذشت خیلی !

حتی یه روز هم حضوری نبود :")

حتی کلاسای تابستونی

یا خدا تازه تابستونم غیر حضورییییی :||||
خدا صبر بده واقعا :|

یه سوال فنی رشتتون ریاضیه..؟

 

 

 

سلام . بله 
ظاهرا قراره مهندس بشم احتمالا 😂

دوازدهم هم از تابستون شروع میشه :")

خعلی هم زیبا

خب عالیه . اینم که غیر حضوریه دیگه حتما. 
ولی خب اگه استفاده بشه واقعا از این کلاسا خیلی خوبه اینکه زودتر شروع بشه از اونور وقت بیشتری هست . 
ولی بازم خیلی سخته 😂
خدا به داد هممون برسه امسال این بود سال دیگه قراره چی بشه :| 
وحشتناک انگیزه واقعا 

میگما از پایین ۱۱ تا خط برو بالا کردم رو نوشتی کردن🤦‍♂️

Changed

ینی فانوصل تو ی سال از من بزرگتری؟

اینجوریه ؟‌ انگار یه دور بیشتر چرخیدم من :)

سلام

۵ - کسی که سر کلاس مجازی مدام چت میکنه ولی سر حضوری بچه مظلومیه :)

۶ - کسی که مدام می‌پرسه:«استاد نمی‌پرسید؟» :|

۷ - کسی که مدام می‌خواد اپراتور بشه صدای بچه‌ها رو وصل کنه :(

 

اما امان از مورد ۶ :| | |

به ولله دل ماهم از مورد ۶ خونه 😂
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">