اسپویل سگی
ساعت حدودای 9 شبه .
از اتاقت میای بیرون بری شام بخوری .
میری آشپزخونه و میبینی که بله برنج برات کشیدن و چون دیر اومدی سرد شده یکم ولی اشکال نداره .
میشینی که بخوری غذاتو .
بابا نشسته داره تلویزیون میبینه .
همینجور که لپت پر از برنجه یهو چشمت از پرده آشپزخونه میفته به صفحه تلویزیون .
یه سکانس میبینی .
یه سکانس از اون سریالی که یه هفتس داری از اینترنت شبی دو قسمتشو میبینی و کلا لذت میبری ازش .
بله این سکانسی که تو تلویزیون هست قسمتای آخر سریاله :)
بله اتفاقا یه سکانسیه که همه ی شخصیتای مهم فیلم توش هستند.
و بلهههههه چنتاشون بهم خیانت کردن و الان دارن همدیگه رو میکشن .
وااااای اون دختری که فکر میکردی با شخصیت اصلی ازدواج میکنه اسلحه گرفته سمت شخصیت اصلی ......
واااای اون یکی رو که کشتنننن !
بلهههههههه :))
الان چجوری انتظار داری بتونی ادامه غذاتو بخوری بعد این اسپویل ؟
اقا به نظرم کارگردانا باید بیشتر دقت کنن تو طراحی سکانسا . آخه اصلا چجوری میشه یه سکانسی ساخت که اینقدر همه چیزو یهو باهم همزمان در یک ثانیه اسپویل کنه و از همه جهت ته داستانو نشون بده . واقعا هنر میخواد :|
مشکل نداره نیمه پره لیوانو ببین
عه نیمه پر لیوانی وجود نداره