خدایی این اهنگ دلی چه رسمی جدیدا خواننده ها یاد گرفتن میاد ۲۰ ثانیه یه چیزی میخونه میره واس خودش پس زمینشم صدا دریا و خش خش و ایناس
بابا میخوای آهنگ بخونی بیا یه کار درست بده بیرون اصولی ارزشمند اینکارا چیه آخه ...
خدایی این اهنگ دلی چه رسمی جدیدا خواننده ها یاد گرفتن میاد ۲۰ ثانیه یه چیزی میخونه میره واس خودش پس زمینشم صدا دریا و خش خش و ایناس
بابا میخوای آهنگ بخونی بیا یه کار درست بده بیرون اصولی ارزشمند اینکارا چیه آخه ...
یه روزی اونایی که وبلاگاشون رو میخونید آخرین پستشونو میذارن و برای همیشه از اینجا میرن . اگر تنها راه ارتباطیتون همینجا بوده تنها چیزی که ازشون میمونه یه وبلاگ مرده است . برای همیشه ناپدید میشن :)
و البته این شامل خود شما هم میشه !
این مال دوشب پیشه .
آقای زارع پور (وزیر ارتباطات) ناظم مدرسمون بود . یه روز رفته بودیم یه مراسم ختم ، دیدم عه آقای زارع پور هم اونجا نشسته . تا منو دید گفت بیا اینجا ببینم . رفتم پیشش . ظاهرا چند روز قبل یک امتحان خیلی سخت و نشد ریاضی تو مدرسه برگزار شده بود که ۲۰ آوردن توش غیر ممکن بوده .
روز برنامه نویسی دیروز بوده و به نظرم رسید به مناسب این روز یه تجربه شخصی رو اینجا بگم در مورد یادگیری زبان های برنامه نویسی .
فکر کن بچه باشی کلی گریه و زاری کنی یه چیزی بخوای هی نه بگن بهت .
بعد از کلی گریه زاری که کردی یهو بگن : نه این خستس خوابش میاد
یا مثلا قهر کنی شام نخوری بعد یه صدا بیاد : اگه گشنش بود میومد
🤗
سلام و درود .
زمانی به درخواست یه دوستی توی شهرمون که مشاور تحصیلی بود یه پروژه ای انجام دادم گفتم شاید به درد شخصی اینجا هم بخوره . این پروژه یک نرم افزار تحت ویندوز هستش برای افرادی که مشاور تحصیلی هستند . نرم افزار ۲۰ یک برنامه جهت اتومات و سیستماتیک کردن یک سری از کارایی هست که مشاورای تحصیلی روزانه باهاشون سر و کار دارن .
دبستان بودن اون زمان . شاید کلاس چهارم پنجم یا شایدم سوم .
با خانواده رفته بودیم خونه دایی علی اینا (دایی بابام میشه) مهمونی . دایی یه نوه داره به نام حامد . اون زمان حامد خیلی کوچیک بود . شاید بین ۲ تا ۳ سالش بود اون شب حامد اینا هم اومده بودن .
من و بابام پیش هم نشسته بودیم برامون ظرف تخمه و میوه هم آورده بودن . طبق معمول من مشغول مغز کردن تخمه ها بودم . آخه عادت داشتم اول کلی تخمه مغز کنم بعد همشو یهو باهم بخورم . همینجور که مشغول بودم بابام از کنارم پاشد رفت اون سمت اتاق نشست فکر کنم میخواست یه نفرو ببینه باهاش حرف بزنه من یادم نیست اینجاشو درست .
دیدن این سلاح در رزمایش جنگ الکترونیک امروز ارتش جالب بود :)
اسم این سلاح Dronegun هستش که پهپاد ها و ریزپرنده ها رو هدف قرار میده . امواجی رو به سمتشون میفرسته که باعث مختل شدن کارکردشون میشه . با جستوجو بیشتر میتونید درموردش بخونید ...